- مشخصات كتاب
- بهائيت دست پرورده استعمار
- گرايش عباس افندي به امريكا
- بعد از مرگ شوقي افندي
- بزرگ نمايي
- مروري بر زندگي باب
- توبه باب
- ادعاي نبوت و الوهيت باب
- تغيير در ادعاء
- جانشين باب
- انشعابات در فرقه بهائيت
- بهاء در اثبات حقانيت خود مي گويد
- گرايش به امريكا
- شوقي افندي
- چارلز ميسن ريمي (ولي عزيزالله)
- وابستگي بهائيان به سازمانهاي جاسوسي
- فراماسونري و بهائيت
- رونوشت به مستر جي. ا. استيونس
- بهائيت و سياست
- مواردي چند از دخالت بهائيان در امور سياسي
- مبارزه آيت الله العظمي بروجردي با بهائيت
روسيه و انگليس متوجه اين فتنه شدند و به تدريج از آن بهره برداري كردند. با هلاكت محمد علي باب و مطرح شدن ميرزا حسينعلي نوري، كم كم بابي گري از ميان رفت و بهائيگري به صحنه آمد، حسينعلي خود را «بهاء اله» ناميد، و بدين وسيله، مؤسس اين فرقه ضاله گشت، او در پي ترور نا فرجام عليه ناصر الدين شاه، مورد حمايت كنسول روسيه ي تزاري قرار گرفت و از اين زمان به بعد پشتيباني سياستهاي خارجي از اين فرقه ضاله علني شد، بطوريكه محاكمه وي مطابق مقررات كاپيتولاسيون، انجام شد. بدين صورت كه دولت روس بهاءاله را به عنوان تبعه خود محسوب كرد و با وساطت ديپلماتهاي روسي بويژه «پرنس دالگوركي» سفير روسيه ي تزاري در ايران و حمايت دولت روسيه از وي از زندان آزاد شد، و تحت حمايت سفارت روس به بغداد منتقل شد. بدين ترتيب دولت روسيه ي تزاري اولين كشوري بود كه رسماً به حمايت از فرقه ضاله بهائيت پرداخت. نكته جالب اينكه پس از آزادي او از زندان و رسيدنش به بغداد، آيه اي در شأن روسها نازل كرد كه در آن آيه آمده بود: اي پادشاه روس، به تحقيق يكي از سفيرانت مرا ياري كرد، هنگامي كه در زندان اسير غل و زنجير بودم. براي اينكار خداوند (مراد ميرزا حسينعلي بهاء است) براي تو مقامي را نوشته كه علم هيچكس بدان احاطه ندارد. بر سر جانشيني محمد علي باب، ميان ميرزاحسينعلي بهاء و برادرش ميرزايحيي نوري، دولت عثماني هر يك را به همراه مريدانشان، تبعيد نمود، ميرزا يحيي را به قبرس و بهاء را به عكا